جشن تاتی👣
یه روز خوب خدا
علی بلندشداز جا
جیغ میزد ومیخندید
اون شروع کرد به تاتا
میخوردزمین پامیشد
نی نی خسته نمیشد
می افتاد ومیخندید
دوباره سرپامیشد
مامانجون مهربون
بابا با لب خندون
کف زدن های اونا
چ کیفی داره آخ جون
چ حالی داره علی راه میره بی روروک
تا تا تاتا میکنه
میره بدون کمک
سلام علی جانم...همزمان با اخر پاییز ۹۸درحالی ک چندروزی از راه افتادن شما میگذره آشی ب یمن راه افتادن شماپختیم و یه جشن کوچولو برات گرفتیم...ان شاالله ک مبارکت باشه عزیزمادر🧡
نازدونه ی من از ته قلبم برات ارزوی سلامتی کردم و از خدا خواستم بااین قدمهات تو راه قرآن و اهل بیت قدم برداری و سرافرازم کنی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی