۱۷ ماهگیت مبارک دلبندم

نازنین پسرم سلام.

۲۳دی ماه ۹۸...و شما ۱۷ ماهه شدی🎂

الهی ک همیشه شاد باشی وتنت سلامت 💚تو ایام شهادت بی بی دو عالم هستیم و شما روضه رفتن رو دوست داری الحمدالله و کلی تو مجالس سینه میزنی و برا خودت میچرخی و کیف میکنی. الهی ک  مادرسادات خودشون دعا گو ودستگیرت باشن همیشه

ازین روزا برات بنویسم ک عاشق بازی کردنیو ماشاالله پرجنب وجوش.هرکسی ک میاد خونمون کوچیک وبزرگم نداره  هدایتش میکنی سمت اتاقت ک باهم بازی کنین.

همچنان اسباب بازیه موردعلاقت ماشینه..بادکنک و توپ هم خیییلی دوست داری...همینطور جدیدا ب حیوونا خصوصا اسب علاقه نشون میدی...

ب نقاشی علاقه پیداکردی..خودکارو کاغذ میاری و میگی برام بادکنک وپیشی بکش.

یادگرفتی یه شی رو پشتت پنهون میکنی و با چشمای گرد شده و با یه لحن بانمکی میگی:عههههههه....؟؟؟؟!!!!؟بعدش ما میگیم:فلان وسیله کوشش؟گم شد؟

دستتو وامیکنی و با خنده میگی:اینه🤗😚🤗 

شیرین زبوووووونم🍭

لی لی لی لی حوضک رو یادگرفتی.

لوبیا پلو دوست داری...سیب زمینی سرخ کرده رو عاشقشی...تازه تخم مرغ رو برات شروع کردم خداراشکر غیر یکی دوتا جوشی ک صورتت زد عکس العمل دیگه ای نشون ندادی...

خداراشکردندون های نیشت هم تو این ماه جوونه زدن ک البته دوروزی اذیت شدی فدات شم...

بازی های آروم رو دوست داری..کلا روحیه ی لطیفی داری و از سروصدای زیاد و شلوغ کاری زود کلافه میشی.نی نی تو میاری کلی نازش میکنی و بهش آب وغذا میدی .رو پات لالاش میدی.حموم میبریش.

راه رفتنو دوست داری ولی متاسفانه کفش و دمپایی پات نمیکنی...یعنی فعلا برات سخته ک با کفش راه بری.امیدوارم زود بهش عادت کنی.

بگم برات از اتفاق بدی ک برات افتاد ک الحمدلله رب العالمین بخیرگذشت..تو یه روز سه دفعه پات بد پیچ خورد وزمین خوردی و از درد خیلی گریه کردی و بخودت پیچیدی..با اب ولرم پاتو ماساژ دادم و پماد زدم و بانداژکردم اما فردای اونروز پای کوشمولوت حسابی ورم کرد.ک مامانجون و آناجون با توجه ب اینکه تجربه دارن گفتن رگهای پاش گرفته نترس.گرم نگهش دار و اروم ماساژ بده تا یک هفته رفع میشه.خلاصه با دوا گلی های مامانجون و آناجون بهترشد.ولی بازم بابایی دلش اروم نگرفت و گفت ببریمش عکس از پاش بگیریم تا خیالمون راحت بشه..من مخالفت کردم و گفتم پاش خوبه الحمدلله...عکس اشعه داره و براش خوب نیس.ولی با اصرار بابا بردیمت بیمارستان. دکتر اورژانس برات عکس نوشت و عکس انداختیم و دکتر گفتن خداراشکر موردی نیست و تاندوم های پاش کش اومده بوده...و دکتر هم حسابی دعوامون کردک چرا ب بچه اشعه رسوندین و لازم نبوده! !!!!!!!

و باز بابایی ب حرف من رسید!!!!!😕

صدقه بیرون دادیم وخدارو صدهزارمرتبه شکر کردیم ک بخیر گذشت...

خب اینم اسباب بازی های این ماهت ک بابایی زحمتشو کشیده

 فرفره ک عاشقشونی😁

کلا از هرچیزی ک بچرخه خوشت میاددستتو میتابونی ب معنی اینکه می چرخه...

وماشین ک خودت موقع خرید از فروشگاه برداشتی و انداختی تو سبدخرید😍

🌈لذت بودنت تو زندگی ما وصف ناپذیره

            مردکوچیک من🌈