علی جانمعلی جانم، تا این لحظه: 5 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

عاشقانه های من برای پسرم

پسرمردادی؛پاداش خدا ب عشق ما

برای تو....

با من ب دیدار من بیا تا آنچه در تراوش ذهن غربت زده ی خویش میبینم در تو باورکنم.. تا تو هم شوی شبیه خیالم و خودخیالم. واقعیتی ک در آرزوی پیوستن ب آن مشقت دلم را میبینم واینجاازتو خودخواهانه میخواهم مرا ب من نزدیکتر سازی. فقط کافیست صدایم کنی: مادر****  
7 شهريور 1398

برای اهورایی ترین ارمغان زندگیم؛پسرم

آن روز ازتو بهارجوانه زد.. رنگین کمان هفت رنگ شد ازنامت خورشید درخشید باران باریدن گرفت ب برکت آمدنت آسمان زمین را نقل پاشید ب گمانم خدا مهربانترشد.... ویا دل من آرام ترشد...ومن تکه ای از آسمان،تکه ای ازخدا را درآغوش کشیدم من؛ مادر"""شدم عاشق ماندم پرستیدم...  
7 شهريور 1398